کد مطلب:154204 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

ابراهیم به جنگ ابن زیاد می رود
پس از آنكه مختار از طرف شورشیان كوفه آسوده خاطر شد و آنان را سرجای خود نشانید ابراهیم را مأمور جنگ با ابن زیاد نمود یعنی دو روز پس از شكست شورشیان و هشت روز به آخر ماه ذیحجه مانده بود كه ابراهیم عازم جنگ با ابن زیاد شد.


روز شنبه از كوفه خارج شد مختار و جمعی از رجال دربار مختار او را تا دیر عبدالرحمان بدرقه كردند ابراهیم متوجه شد كه جمعی كرسی را روی استری حمل می كنند و سر و صدائی به راه انداخته اند و از خدا یاری می طلبند، ابراهیم گفت: خدایا ما را بكردار نادانانمان مگیر كه روش گوساله پرستی بنی اسرائیل را زنده كرده اند.

چون مختار خواست با ابراهیم خداحافظی كند فرمود: سه وصیت را از من بخاطر داشته باش: 1- خدا را در آشكار و پنهان فراموش مكن. 2- بسرعت پیش برو. 3- هرگاه به دشمن رسیدی آنان را مهلت نده حتی اگر شب وارد شدی و ممكن بود، جنگ را شروع كن و بفردا تأخیر نینداز؟

چون ابراهیم با مختار خداحافظی كرد مختار برگشت و او به راه خود ادامه داد تا آن كه از پل عبور كردند كسانیكه موكل و حامل كرسی بودند نیز به كوفه برگشتند [1] .


[1] طبري 700:8 و كامل 261:4.